محبوب‌ابدی
محبوب‌ابدی

محبوب‌ابدی

به یاد زلزله‌ی ناگوار بم

اکنون اندوه می‌بارد بر خاک 

اندوه می‌بارد بر زمینی که ناجوانمردانه 

حق بارور شدن را در حال ستاندن است ! 

اکنون آسمان صاف و پر ستاره‌ی کویر  

سیاهپوش گشته  

با بغضی در گلو 

بغضی که تابش می‌آورد و نمی‌شکند... 

این کدامین تقدیر بود  

و کدامین خدای 

اینگونه آن را رقم زد 

که اگر تاوان گناه آدمان بود 

ما همه گناهکار بودیم  

و شما ، تاوان پرداختید ! 

آری ؛ 

من خود معترفم به گناه خویشتن  

و آگاه به رنج تو ؛ 

رنج بیرون کشیدن پیکرهای بی‌روح  

از عمق خروارها خاکی که  

که زمانی رشک می‌بردم 

دیدن خشت‌های ترک خورده اش را ، 

که سرتاسر تاریخ بودند و خاطره . 

خاطراتی که فرو ریختند  

به سان تو که اندوهبار فرو ریختی   

بر خاکی که  

زیبا  

از آن برخاسته بودی ! .... 

 

                                         م.صبا 

                                        ۸۲/۱۰/۷

نظرات 2 + ارسال نظر
کارمند چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:17 ب.ظ

زیبا بود یاد اون روزها افتادم و این روزهای بم که هنوز داغدار ویرانی‌هایی است که هنوز آباد نشده‌اند روزی خواهند شد و عزیزانی از دست رفتند و هیچ روزی بازنخواهند گشت

[ بدون نام ] جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ق.ظ

درویشی را گفتند:
چیزی بگو تا به وقت شادی غمگینمان نمایدو هنگام غم شاد مان سازد.
درویش گفت:
.....این نیز بگذرد.....
سلام
اگه لایق باشم ...خیلی دعاتون کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد