ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
باز هم میوزد.
بازهم سکوت را میشکند.
بازهم فریادم را در وزیدنش گم میکند.
دوباره پریشانیهایم را تکان میدهد
دوباره اشکهایم را بر گونههایم میغلتاند
و دوباره برایم قاصدک میفرستد.
ولی بازهم نمیگوید
این قاصد
از سوی کیست ؟!
م.صبا
از غم آلوده ترین نقطه زمان می آیم و ای کاش در امتداد تنهایی ام حضور یابی و از دنیای هزار رنگ اندیشه ات رنگی را به من تقدیم کنی ، رنگی که از شکوفایی تحسین برانگیز عشق بگوید و رنگی که ....
و رنگی که مرا به تو پیوند دهد.
مهربانا آشفتگی کلمه هایم سرشار از حسن زیبای حضور توست . من تو را با تمام هستی خود ، هم آوا با رویش شقایقها احساس کرده ام .
براستی چه زمانی وجودم سرشار از شکوفه های مهربانی تو خواهد شد ؟